ولایت فقیه از نظر دکتر علی شریعتی
ولایت فقیه از دیدگاه دکتر علی شریعتی
دوره غیبت یعنی دورۀ ولایت عالم، عالم نائب عام امام غایب است او باید رهبری جامعه را به دست گیرد دورۀ غیبت بر خلاف آنچه تشیع صفوی می گوید دورۀ لَش بودن بی حال بودن ومنتظر بودن، در بسته معطل بودن نیست ، دورۀ بسیار مترقیست امام ع خودش زعامت نمی کند ولی مردم شیعه ، بهترین، روشن ترین، آگاه ترین دانشمند شجاع و پاکشان را به رهبری خودشان بر می گزینند تا او رسالت ومسئولیت امام را در رهبری جامعه به عهده بگیرد، همچنان که افلاطون آرزو می کرد حکومت به دست حکما بیفتد!!!
افتخار تشیع وافتخار علمای ما به اجتهاد آزاد است ، اجتهاد می گوید بعد از اینکه اصول فقه تبیین شد ولی حوادث تازه به وجود می آید تغییر پیدا می کند نظام های زندگی فرق می کند احکام مذهبی نمی تواند جواب دهد مجتهد به معنای کوشندۀ وآزاد بر اساس اصول علم وروح مذهب می تواند این نیازتازۀ زمان را وشرایط تازۀ حقوقی واقتصادی واجتماعی را بررسی کند، اوحکم تازه استخراج واستنباط کند .
اجتهاد آزاد باعث می شود که مذهب در یک دورۀ خاص منجمد نشود .تشیع احترام به اندیشه گذاشته احترام به تفکر فرموده للمخطی اجر واحد یعنی مجتهدی که زحمت خود را کشید ولو به واقع نرسید نزد خداوند دارای اجر است .
تشیع علوی و صفوی
- ۹۴/۰۲/۱۷
ای کاشک ما مسایل دینی و معنوی را بجای تأییدیه گرفتن از این و آن .
خود با فهم و عقل خدادادیمان درک و تأییدیه بگیریم .
اما نظر و دیدگاه من ناچیز این است که ولایت باید بر دل ها باشد نه با زور.
حتی پیامبرانمان تنها بر دل ها ولایت داشتند ولا غیر !!!!!
و دکتر شریعتی به واضع در این نوشتار می گوید که این دانشمندانند و عالمان به عنوان رهبر از مردم این ولایت ( سرپرستی )را کسب می کنند.
و مردمان (ملت) آنان را انتخاب می کنند.